داستان های موفقیت
توصیفات و نظرات پیروان کوین که آنچه را که او تعلیم می دهد به کار می برند.
من اولین بار در مورد کوین ترودو حدود یک سال پیش شنیدم که دوست دخترم یک نسخه از 14 سی دی “آرزوی تو فرمان توست” را دریافت کرد. وقتی به آن گوش دادم، احساس روشنگری کردم. اطلاعاتی که با وضوح و آموزش عالی ارائه شد، نور جدیدی به دنیایی که مدتها منتظرش بودم، به من داد. پس از آن بود که فهمیدم “معلم زمانی ظاهر می شود که دانش آموز آماده باشد”. خیلی هیجان زده بودم. من در اینترنت در مورد KT تحقیق کردم. من GIN و همچنین بسیاری از وب سایت ها با نظرات مختلف در مورد KT را دیدم. فهمیدم که در زندان است. نفهمیدم چرا چه اتفاقی افتاده بود؟ چرا چنین آدم فرهیخته و روشن فکری ممکن است در زندان باشد؟ من نفهمیدم دلایلش را در اینترنت خواندم اما معنی نداشت. فکر کردم شاید KT خیلی حرف زده و میخواهد دهانش را ببندد. بلافاصله با شخصی که سی دی ها را برای ما ارسال کرد بحث کردم و برای GIN ثبت نام کردم. این زمانی بود که برای من ماجراجویی واقعاً شروع شد: من با افراد زیادی آشنا شدم که توسط KT آموزش دیده بودند و این زندگی من را تغییر داد. سپس کووید آمد، من نفهمیدم در دنیا چه خبر است. سلطنت ترس فرا رسیده بود. خوشبختانه KT به روز رسانی های منظم را منتشر کرد و من احساس بهتری داشتم. فهمیدم آنقدر زیاد است که نمی دانم که نمی دانم. و خوشبختانه او آنجا بود تا اطلاعات درست را به ما بدهد. اطلاعات مثبتی که همه چیز را در جای مناسب خود قرار می دهد. من اکنون سفرم را با GIN ادامه می دهم تا نسخه بهتری از خودم باشم. از شما متشکرم KT که به من ایمان به زندگی دادید.
– FG
از بین تمام نویسندگان، تأثیرگذاران و ذهنهای بزرگی که در طول سالها با آنها مواجه شدهام، هیچکس مانند کوین ترودو روی من تأثیری نداشته یا دارد.
اولین مواجهه من با کوین در سال 2004 یا 2005 بود. در یک بعدازظهر یکشنبه در خانه مادرشوهرهایم به دام افتاده بود و در حال تماشای شبکه خرید خانگی بود، این مرد در مورد «درمانهای طبیعی که نمیخواستند شما درباره آن بدانید» صحبت میکرد. او در مورد اینکه چگونه نخبگان قدرت میخواهند ما بیمار شوند صحبت کرد و ما نمیدانستیم که واقعاً چقدر باید احساس خوبی داشته باشیم. من سرگردان بودم و مادرشوهرم هم همینطور. او در کمترین زمان تلفن را بیرون آورد و مجموعه ای از کتاب ها را سفارش داد و از من پرسید که آیا من هم یک مجموعه می خواهم. گفتم حتما! آن کتاب ها آگاهی من را از سلامت شخصی و مسئولیت شخصی برای همیشه تغییر دادند. آنها همچنین به من کاملاً آگاه کردند که کسانی که در قدرت هستند لزوماً بهترین منفعت من را ندارند.
حدود یک سال بعد، پس از خواندن کتاب درمان بدهی کوین، در سی دی همراه کتاب ظاهر شدم و برای اولین بار عبارت “هی، این KT در استودیو است.” او از استقلال مالی و مسئولیت شخصی صحبت کرد. او همچنین به طبقه نخبگان و اینکه چگونه باید یک مرد متوسط را در بردگی اقتصادی نگه دارند، اشاره کرد. این سال 2006 بود و من را غافلگیر کرد. امروزه در سال 2020 این یک دانش عمومی است. او از مشارکت خود با این طبقه نخبه از مردم گفت که چگونه این راز موفقیت خارق العاده او بود و چرا در نهایت مجبور شد آن زندگی را ترک کند. سپس بسیار جالب شد، او اشاره کرد که توسط بسیاری تشویق شده است تا رازهای موفقیت را فاش کند، تا این مطالب را به نحوی به نمایش بگذارد. من فکر کردم که من می خواهم به آن بپرم!
حدود 4 سال بعد، بعد از طلاق و چندین تغییر زندگی دیگر، به دامان من افتاد. مدتی بود که به کوین فکر نکرده بودم، اما ناگهان این ایمیل برای مجموعه سی دی “آرزوی شما فرمان شماست” بود و فکر کردم “او بالاخره این کار را کرد!”
آن مجموعه سی دی به معنای واقعی کلمه زندگی من را تغییر داد. بارها و بارها گوش دادم. در پایان دعوتنامه ای برای عضویت در شبکه جهانی اطلاعات وجود داشت که من انجام دادم.
این بهترین تصمیمی بود که تا به حال گرفتم. می بینید که نبوغ کاری که کوین انجام داد فقط خود آموزش نبود، بلکه محیطی بود که او ایجاد کرد. شبکه جهانی اطلاعات سیستمی برای آموزش ذهن از طریق خواندن کتاب، گوش دادن به فایل های صوتی و شرکت در سمینارها دارد. سپس با رویدادهای زنده و مغز متفکرانی که در آنها به رسمیت شناخته میشویم و از یکدیگر تقدیر میکنیم – که در این دنیا به شدت مورد نیاز است و ایجاد روابط با افراد همفکر است.
دوره تسلط موفقیت در جایی ادامه یافت که آرزوی شما فرمان شماست و به من آگاهی، شناخت، دانش و آرامش بیشتری داد. پول وارد زندگی من شد. دوستان جدیدی وارد زندگی من شدند. تغییر شغل دادم و عاشق شدم.
دایره اجتماعی من تغییر کرد و خودم را در روابط تقویت کننده زندگی، ساختن دیگران و ساخته شدن توسط آنها یافتم. زندگی اجتماعی من بهتر شد. من با دوستان خوب به دور دنیا سفر می کنم و خاطرات را برای چندین عمر می سازم.
خودم رو پیدا کردم. من می دانم که هستم. و هدفم را در زندگی می دانم.
بلوک های پرانرژی را پاک کردم و احساسات دردناکی را که تا آن لحظه تمام زندگی ام را آزار می داد، رها کردم. تقریباً همیشه می توانم احساس آرامش کنم و احساس خوبی داشته باشم و ایمان و اعتماد به نفس داشته باشم.
با آنچه کوین به من آموخت، سلامتی پویا، پرانرژی و بدن ورزشی قدرتمندی را ایجاد کردم. من در 46 سالگی پرانرژی، جوان، ورزشکار و قوی تر از سن 26 سالگی هستم. من جوان تر به نظر می رسم، احساس بهتری دارم و هرگز بیمار نمی شوم.
من شغلی را با هدف و مشارکت ایجاد کرده ام و مشتاقانه منتظرم که هر روز خلق کنم.
تدریس و سازمانی که کوین به همراه تمام عشقی که در آن ریخته است، زندگی من را تغییر داده است. من 100% مسئولیت را بر عهده گرفته ام و مسیر و خوشبختی را یافته ام.
همانقدر که من اطلاعات بسیاری از منابع بزرگ را میخوانم و دریافت میکنم، کوین همچنان یکی از بزرگترین الهامها و نمونههای چگونگی خلق زندگی و مردی است که میخواهم باشم، مستقل از شرایط.
اکیداً توصیه میکنم از کوین بیاموزید و به GIN بپیوندید به عنوان بزرگترین فرصت موجود برای یافتن هدف زندگی، دستیابی به خواستههای خود، پیشرفت معنوی، و یافتن حس ارتباط و اجتماع با روحهای درخشان خویشاوند.
بهترين ها را برايت آرزو دارم. باشد که رویای خود را پیدا کنی و هرگز مثل قبل نباشی.
–DK
این ویدیو کل تحول من از اطلاعاتی است که کوین ترودو به زندگی من آورده است.
اولین ویدیو از سال 2013:
https://www.youtube.com/watch?v=vZLtv-SVx6I
کوین فرشته نگهبان ما است و کوین ترودو از تغییر شکل ما در بین مردم آلبانیایی در سراسر جهان شناخته شده است.
ویدیو دوم به زبان آلبانیایی و انگلیسی است.
از رویداد پریشتینا 2018 است. جایی که می توانید زندگی بزرگ ما را ببینید. ما از پادشاه کوین تشکر می کنیم.
–MT
من که همیشه نگران بودم، اکنون می دانم که راه حل در زمان مناسب خواهد آمد. در حال حاضر، من باید قبل از 4 آگوست 4180 یورو پیدا کنم تا گزینه خرید ماشینم را دوباره بخرم. من نمی دانم پول از کجا می آید اما می دانم که آنجا خواهد بود. قبل از آن با این فکر که این پول را ندارم نمی توانستم بخوابم.
ممنون کوین برای این آرامش جدید.
–AB
کوین ترودو در طول زندگی ام به طرق مختلف به من کمک کرده است. کتابها و آموزههای او مرا راهنمایی کرده و همچنان به من وضوح و حکمت میدهد. می دانم که من تنها کسی نیستم که چنین احساسی دارد. نمی توانم برای بازگشت او صبر کنم. خدا با توست، کوین!
–RJ
فقط 5 نفر در زندگی شما هستند که واقعاً طرز فکر و زندگی شما را تحت تأثیر قرار می دهند و آنها را تغییر می دهند…
برای من، کوین یکی از آنهاست. من از تو، کوین و خدا تشکر می کنم که شما را به زندگی من ارائه کردند.
متشکرم!
–JA
کوین ترودو زندگی من را تغییر داد!! سالها پیش یک کارمند قدیمی یک کپی از YWIYC به جا گذاشت. با او تماس گرفتم تا آن را برگردانم و او گفت ممکن است ابتدا بخواهم به آن گوش دهم. خیلی به من ضربه زد – من نسبت به چیزهایی در حرفه ام احساس ناراحتی می کردم، قبلا قانون جذب را با “راز” بررسی کرده بودم اما با آن ادامه نداده بودم، و شاخص آموزش بسیار بالایی داشتم. در طول سالها، من احتمالاً بیش از 100 بار به YWIYC گوش دادم. این تنها چیزی بود که در ماشینم به آن گوش می کردم و کمی رانندگی می کنم. من اصول آن را در بسیاری از زمینه ها در زندگی خود به کار بردم و دیدم بسیاری از رویاهایم مربوط به تجارت و زندگی خانوادگی ام به حقیقت می پیوندند. متشکرم، کوین! دوم اینکه با نزدیک شدن به 30 سالگی، بدون هیچ تغییری در رژیم غذایی یا ورزش، وزنم شروع به بالا رفتن کرد. ورزش را به روال خود اضافه کردم، حواسم به چیزی بود که می خوردم و وزنم همچنان در حال افزایش بود! من واقعاً نمیدانستم چه کار کنم و بعد از اینکه به ظاهر «همه چیز» را امتحان کردم، به این فکر کردم که شاید فقط باید «تیپ بدن» خود را کمی بزرگتر بپذیرم. اما در این بین، اندازه من از بسیاری جهات باعث می شد احساس عدم اعتماد به نفس کنم. سپس کتاب کوین The Weight Loa’s Cure they don’t want you know about را پیدا کردم. من آن را پشت سر هم خواندم و دقیقاً از رژیم غذایی پیروی کردم و از 155 پوند به 125 پوند رسیدم، وزنی که حتی در دبیرستان به سختی می توانستم به آن دست پیدا کنم. احساس خیلی خوبی نسبت به خودم داشتم، این به طور کامل زندگی من را تغییر داد. از آن زمان به هر کس که می توانم درباره کتاب و رژیم غذایی گفته ام و می دانم که به دیگران نیز کمک کرده است. بعد از اینکه اولین بچه ام را به دنیا آوردم، نمی توانستم باور کنم که وزنم را تا این حد حفظ کردم و در وزن 188 پوندی ماندم!! بنابراین در حالی که یک سال در دوران شیردهی احساس سنگینی می کردم، اصلاً نگران نبودم. من می دانستم که رژیم غذایی ام را برای زمانی که پرستاری ام تمام شده بود در جیب پشتم است. همانطور که اخیراً این رژیم را به پایان رساندم، در اواسط راه رژیم هستم و امروز تا کنون 32 پوند وزن کم کرده ام و تا زمانی که دوباره احساس خوبی در پوست خود داشته باشم، به آن ادامه خواهم داد. من حتی نمی توانم زندگی خود را بدون اصول YWIYC و/یا اسرار افشا شده در TWLCTDWYTKA تصور کنم. من بسیار مدیون کوین هستم، و من همچنان به بیان حرف او و بیان آن از طریق اتر هر روز به او ادامه خواهم داد!
–KY
آموزه های کوین واقعا تحول آفرین هستند!
در سال 2014 با یک رویداد عمیق و تغییر دهنده زندگی مواجه شدم. من شروع به جستجوی جدی برای مطالب آموزشی توسعه شخصی واقعاً مؤثر کردم که بتوانم از آن برای تغییر آن رویداد و تأثیرات آن استفاده کنم. من مجموعه صوتی «آرزوی تو فرمان توست» را در سال 2015 کشف کردم و پس از چندین بار گوش دادن به آن، تصمیم گرفتم دوره خبرنامه Kevin’s Science of Personal Mastery را انتخاب کنم.
آن دوره از نظر نتایجی که من با پیروی از آموزهها، تمرینها و خواندن توصیهشده در زندگیام به دست آوردهام، چیزی جز معجزه نبوده است. من به تازگی درس 58 را به پایان رسانده ام و می توانم با صداقت و صداقت مطلق بگویم که در مقایسه با زمانی که دوره را شروع کردم، اکنون یک فرد کاملاً متفاوت هستم. آینده شغلی و شغلی من در حال شکوفا شدن است، و همانطور که من تغییر کرده ام، روابط من نیز تغییر کرده است. من اکنون دوستی های شگفت انگیزی دارم که از صمیم قلب حمایت می کنند و دوستی کاملی دارند. من حتی توانسته ام برخی از روابط گذشته ام را که از هم پاشیده بودند، آشتی دهم و بازگردانم، چیزی که قبل از انجام این برنامه آموزشی نمی توانستم تصورش را هم بکنم ممکن باشد.
من نمی توانم به اندازه کافی از تأثیر مثبت کار کوین بر زندگی من و به نوبه خود، تأثیر مثبت آن بر افراد اطرافم صحبت کنم. خانواده، دوستان و جامعه من تکنیکها و مهارتهایی که من آموختهام قیمتناپذیر هستند، و همه مطالب آموزشی و فایلهای صوتی کوین را به همه کسانی که به دنبال بهبود زندگی و شرایط شخصی خود هستند توصیه میکنم.
متشکرم، کوین!
–NH
“من او را به خاطر تمام کارهایی که برای من انجام داده دوست دارم…”
من از سال 2011 شاگرد کوین ترودو هستم. پسرم برای روز مادر مجموعهای سیدی به من داد و از زمانی که آهنگ «آرزوی تو فرمان توست» را شنیدم، زندگی من هرگز مثل قبل نبود.
من از کوین درس های زیادی آموخته ام، بیش از آن که بتوانم بشمارم. من یک عضو Level Vll در شبکه اطلاعات جهانی هستم، و دوره شگفت انگیزی را که او در زندان نوشته بود، “دوره علوم تسلط شخصی” خواندم.
اگر بخواهم 3 درس از درس های مورد علاقه ام را انتخاب کنم، این ها را انتخاب می کنم، اگرچه صدها درس دیگر وجود دارد:
همه چیزهایی در مورد “قانون جذب” می دانند، اما یکی از بزرگترین درس هایی که من از کوین آموختم این است که “شما در اکثر مواقع به چیزی که درباره آن فکر می کنید، می پردازید”، ارل نایتینگل،
1) (چه بخواهید چه نخواهید)….
یاد گرفتم «چه فکر کنی که میتوانی یا فکر کنی نمیتوانی حق با توست»، ادسل فورد،
2) (این تفکر است که آن را چنین می کند)….
من از مردی که یک بار 10000 مشت تمرین کرده است نمی ترسم، بلکه از مردی می ترسم که 10000 بار یک مشت تمرین کرده است، بروس لی.
این شیوه تدریس کوین است که این درس ها را بسیار ارزشمند می کند.
کوین ترودو برای من و هزاران نفر دیگر بسیار مهم است. من هرگز نتوانستم به اندازه کافی از او برای همه چیزهایی که در بهبود زندگی من کمک کرده است تشکر کنم. من او را به خاطر تمام کارهایی که برای من و بسیاری دیگر انجام داده دوست دارم. یکی از هدایای بسیار او، موهبت تدریس و توضیح چیزهایی است که هیچ کس نمی تواند.
ما در سراسر دنیا گروه هایی داریم که برایش دعا می کنند و برایش انرژی می فرستند.
اگر در اختیار شماست لطفاً به او آزادی زودهنگام بدهید.
با احترام،
–N.K.
من از کوین سپاسگزارم. از زمانی که کتابهایی را که او توصیه میکند خواندهام، به مطالب صوتی او گوش میدهم. تفکر کاملاً تغییر کرده است. متاسفم که اول با آموزش های او آشنا نشدم.
–P.B.
شما جرقه تمام این برخوردها بوده اید. از طریق روح شما، همه اینها می تواند به وجود بیاید. تمرین چشمانم را بیشتر و بیشتر باز می کند و می توانم ببینم که چگونه قطعات پازل به تدریج در جای مناسب قرار می گیرند. چشم انداز بزرگی است و من فکر می کنم چیزی کمتر از نجات و حفظ بشریت نیست. ما مشتاقانه منتظر آشنایی شما هستیم. عشق زیاد،
–L.A.
از هدیه شما برای لمس و کمک به روی زمین سپاسگزارم، برای اینکه با کلمات واضح خدا صحبت می کنید. از شما برای قدرت فوق العاده شما و روشن کردن راه برای ارواح در سیاره زمین سپاسگزارم.
–V.W.
از زمانی که به آموزههای شما گوش میدهم، کسبوکار MLM من در حال رشد است، من با یک فیلمنامهنویس موفق درگیر هستم و بیشتر تعهداتم به طور کامل پرداخت شده است. من نمی توانم به اندازه کافی از شما برای آموزش های صادقانه شما تشکر کنم!!!
–B.N.
من واقعا مشتاقانه منتظرم تا دستت را بفشارم، در چشمانت نگاه کنم، و از تو تشکر کنم که به من الهام میبخشی، به من انگیزه میدهی، سرگرمم میکنی، به من آموزش میدهی، و یادآوری میکنم که خیلی چیزهای بیشتر در این زندگی ممکن است.
–J.J.
از شما سپاسگزارم که مرا تغییر دادید و به من اجازه دادید تا جان پسرم را در زمانی که او در لحظه ای ضعیف از زندگی خود بود نجات دهم و به او کمک کردید تا به فردی سازنده و شاد تبدیل شود. عشق زیاد،
–E.C
من از زمان Mega Memory خاطره خوبی دارم و نمی توانم به جنبه ای از زندگی ام فکر کنم که با کتاب ها، محصولات، اطلاعات، توصیه ها و غیره شما بهتر نشده باشد. نقطه اوج این است که دوره علم تسلط شخصی دست کم گرفته شده است. منظورم این است که این فقط یک دوره نیست. این متحول کننده ترین تجربه ای است که هر کسی می تواند تجربه کند. از اینکه با ما در سفر بودید سپاسگزاریم. عشق،
–J.
هر روز شکرگزاری عمیقی در درون خود دارم که ناشی از دسترسی به سیستم GIN-Club است. من 100% آگاه هستم که فقط به خاطر خدمت محبت آمیز شما به بشریت است که این فرصت برای ما و سایر مردم فراهم شده است. خدمات شما زندگی بسیاری را تغییر داده است و در آینده نیز این تغییر ادامه خواهد یافت.
–P.K.
شما در چندین سال گذشته الهام بخش من بوده اید و من از شما و همه چیزهایی که نمایندگی می کنید قدردانی می کنم. پس از آزادی منتظر دیدار شما هستم.
–J.J.
من تقریبا هر شب به سی دی ها گوش می دهم و زندگی ام از بسیاری جهات متحول شده است. من آنها را در زمانی دریافت کردم که واقعاً به راهی برای پیمودن نیاز داشتم و با نتایج خوشحال کننده ای در این سفر بوده ام.
–KR
کتابهای شما تأثیر مثبتی بر زندگی من گذاشته است. من از سلامت فوق العاده ای که دارم لذت می برم زیرا کتاب های اولیه شما را خواندم و دانش را به کار بردم.
— جی. C.
شما مردی هستید که کلاه زیادی دارید! من می توانم صفحات زیادی برای تشکر بنویسم، اما آن را ساده نگه می دارم و می گویم برای همه چیز متشکرم!
–C.W.
من بیش از 15 سال است که از طرفداران شما هستم. من بیشتر کتاب ها و سی دی های YWIYC شما را دارم. من از شما خیلی چیزها یاد گرفته ام. متشکرم!
–K.E.
بعد از مطالعه درس علوم تسلط شخصی بسیار سپاسگزارم. کاری که شما انجام می دهید ارزش زیادی دارد و کار می کند! امروز آزادم و رویاهایم را زندگی می کنم زیرا روزی مردی بهای آن را پرداخت. ممنون که اون مرد KT هستی. شما واقعاً تأثیر مثبتی روی تمام زندگی من گذاشتید.
–M.G.
من مشتاقانه منتظرم تا به زودی شما را در قله جهان ببینم تا به سفر ادامه دهید.
–M.A.
این سیدیها به من کمک کردند تا ذهنیت جدیدی پیدا کنم. من دیگر قربانی شرایط نیستم، بلکه خالق آن هستم. تو برای زندگی من نعمت بودی
–S.B.
تو آنقدر تکههای طلا را برای من آوردی و مرا به جامعهای از حقیقت جویان رساندی که در جستجوی آن بودم. متشکرم!!
–J.L.
من عمیقاً، عمیقاً و کاملاً از شما سپاسگزارم! تو چنین الهامی هستی و از طریق مواد و انرژی خود مرا در موضوعات بی شماری روشن کرده ای.
–J.J.
من این نامه را می نویسم تا از شما به خاطر کاری که برای بشریت انجام می دهید تشکر کنم، برای همه کارهایی که انجام می دهید و برای نجات جان من بسیار سپاسگزارم.
–B.G.
بارها و بارها از شما برای همه کارهایی که انجام می دهید و دیدگاهتان سپاسگزارم. من نمی توانم منتظر صفحه بعدی تلاش های شما برای آزادی بشریت باشم!
–B.C.
ممنون از راهنمایی، راهنمایی، دوستی و محبت شما.
–S.S.
این از قلب من می آید، که عمیقاً سپاسگزار، سپاسگزار و قدردان همه آنچه برای خانواده ما بوده اید! رحمت بر تو باد!
–M.M.
دوره علوم تسلط شخصی شخصی است. این کلید است. من آزاد شدن ها را احساس می کنم. من راحت تر هستم، آرامش، حالت سرخوشی، درک، اما مهمتر از همه، خودم را دوست دارم. متشکرم!!
–L.A
تجربیات زندگی که داشته ام، شخصی ترین و عمیق ترین رشد را فراهم کرده است! ممنون کوین!
–J.H.
از شما سپاسگزارم که چشمان من را به روی یک شیوه زندگی “طبیعی” باز کردید. خرد و سخنان دلگرم کننده روزمره شما واقعاً زندگی من را غنی می کند.
–M.V.
من یک بار دیگر می خواهم از شما برای نقش محوری که در رشد من ایفا کرده اید و همچنان ایفا می کنید تشکر کنم. متشکرم!
–D.K.
خدا را شکر می کنم که عقلی را که انجام داد به شما عطا کرد و از صمیم قلب از شما تشکر می کنم که دانش خود را با جهانیان به اشتراک گذاشتید.
–R.T.
من می خواهم از شما برای کار، فایل های صوتی و GIN شما تشکر کنم. این زندگی مرا دگرگون کرده است!
— ب. H.
هیچ کلمه ای نمی تواند بیان کند که من چقدر از روشی که شما موعظه می کنید قدردانی می کنم. از اینکه الهام بخش من بودید و خرد خود را به اشتراک می گذارید سپاسگزارم.
–C. B.
با تشکر از شما برای آموزش و الهام بخش در طول این سال ها. تلاش های شما مسیر زندگی من را تغییر داده است.
–D. K.
فقط می خواستم از شما تشکر کنم که به همه ما اینجا روی زمین اهمیت می دهید، که دانش خود را در مورد همه چیزهایی که در حال وقوع است به اشتراک گذاشتید. درمان های طبیعی، زندگی من را تغییر داد! متشکرم!
–M.S.
از شما برای انتشارات و همه کارهایی که انجام می دهید متشکرم. تو واقعا نادری هستی!!
–C.R.
به خاطر کتاب ها و افکارت، جان من را نجات دادی. زندگی من اکنون شاد و موفق است. متشکرم!
–J.T.
به خاطر کتاب ها و افکارت، جان من را نجات دادی. زندگی من اکنون شاد و موفق است. متشکرم!
–J.T.
کتاب درمان های طبیعی شما زندگی من را نجات داد. همه چیز برای من چرخید. متشکرم!
–S. G.
من از شما و آموزههایتان قدردانی میکنم که با ایجاد اعتماد به نفس و کمک به من در احساس خوب، زندگی من را به روشهای درست تحت تأثیر قرار دادهاند. متشکرم!
–L.H.
از شما برای کمک و کمکی که انجام داده اید، سپاسگزاریم، و هنوز زندگی مردم را به شیوه ای مثبت و توانمند تغییر می دهید. جسارت، تعهد، اشتیاق، نظم و انضباط، زمان و کار سخت می خواهد.
— جی. B.
من قبلاً خسیس بودم و اغلب احساس کمبود می کردم، اما در طول سال ها و از انجام دوره علوم تسلط شخصی، از آن فاصله گرفتم و به فضای احساس فراوانی و بخشندگی رفتم. بنابراین از شما برای توصیه آن کتاب ها متشکرم!
–C.
من از این درس ها بسیار سپاسگزارم. لطفا قدردانی من را به کوین منتقل کنید. من فقط به این فکر می کردم که از زمانی که شروع به گوش دادن به درس های کوین کردم چقدر زندگی ام تغییر کرده است. من از خواندن و تمرین اطلاعات کتاب های طب طبیعی و ساعت های بی شماری از گوش دادن به فایل های صوتی او لذت برده ام. من اکنون واقعاً سالم هستم به دلیل چیزهای تقویت کننده زندگی که از زمان آگاهی یافتن آموخته ام و به کار برده ام. اضافه وزن، ناسالم و ناراضی بودم. الان احساس خوبی دارم انگار از برخی جهات برعکس پیر می شوم.
برکات روشن
–LS
کوین عزیز،
من واقعا نمی دانم چگونه آن را توصیف کنم. اتفاقی در من افتاده است که به اعتقاد من چیزی است که فیلمها، آهنگها و مردم درباره آن صحبت میکنند، اما تنها تعداد کمی از ما به آن میرسیم. احساس می کنم همزمان با عبور شما از دیوار آتش می گذشتم. وقتی ایمیل شما را در مورد آن دریافت کردم، چند روز قبل از آن خارج شدم. این مکان، این احساس به سادگی آنقدر زیباست که آزار دهنده است (اگر منظورم را بدانید).
من می خواهم یک بار دیگر از شما برای حمایت، راهنمایی و دوستی شما تشکر کنم. توصیه شما دکتر مالکوم و بهویژه کتاب «روح بیپیمان» مرا به جایی رساند که صرفاً یک لذت در زندگی است. من اکنون آگاهانه آگاه هستم که من ناظر هستم. چند هفته ای است که متوجه شده ام دیگر با آن صدای کوچکی که با ما صحبت می کند شناخته نمی شوم. من اکنون (احساس میکنم) صرفاً بر حسب احساس عمل میکنم و نه بر اساس فکر. این به سادگی شگفت انگیز است.
من با همسرم برگشتم (این واقعا طولانی و زیباترین داستان است). کافی است بگویم او بهترین اتفاقی است که در زندگی من افتاده است. نمی توانم صادقانه درک کنم که چرا او من را اینقدر دوست دارد، اما او توانست نفس من را در هزاران تکه شکسته و در هم بکوبد، به گوشه هایی از قلبم برسد که حتی نمی دانستم وجود دارند و ریزش را بشکند. عشق بی قید و شرطی که در درون من پنهان شده بود، به خاطر چیزهایی که در زمانی که بچه کوچکی با پدر و مادرم بودم، مشاهده میکردم و از آن خود میدانم. حتی توشه ای که حمل می کردم مال من نبود، مال پدر و مادرم بود.
پس از فوت پدر، چیزی از او در من مرد، باری که من بر دوش داشتم. و همسرم در نهایت یک نسخه قدیمی منسوخ/سنگین/ دست و پا چلفتی از من را دفن کرد که عشق را به طور کامل تجربه نمی کرد. من به معنای واقعی کلمه به خاطر عشق به تو، همسرم، خودم و خود زندگی دوباره متولد شدم. واقعاً توضیح دادن آن سخت است زیرا قبلاً هرگز در مورد این چیزی نشنیده بودم. چه می توانم به شما بگویم دوست من، من بسیار خوشحالم که شما را در زندگی خود دارم.
همه عشقم و بهترین ها را برایت می فرستم!
دوست شما،
-HR
سلام کوین
من یک کاندید سطح 7 در GIN هستم. من از طرفداران شدید خبرنامه هستم. من در حال حاضر در درس 39 هستم. برای من درس «قاعده طلایی» بسیار سختتر از آن چیزی است که فکر میکردم. من همچنین احساسات زیادی را در ماههای گذشته تجربه کردهام، اما مطمئن هستم که همه اینها به نفع من است. من نمی توانم صبر کنم تا همه آنها را انجام دهم. انجام دروس برای من بسیار “درست” است. احساس می کنم برای انجام آنها کشش دارم. من همیشه تعجب میکنم وقتی به مطالعه مجدد درسهای گذشته در واحد زمان جدید برمیگردم تا بفهمم آنچه شما گفتید قرار است اتفاق بیفتد، واقعاً اتفاق افتاده است.
من از شما و تمام کارهایی که برای ما انجام دادید بسیار سپاسگزارم. بی صبرانه منتظر دیدار حضوری شما هستم. برای همه چیز ممنون!
خالصانه،
–CT
کوین،
شما یک الهام بخش واقعی هستید. من کتاب های شما را خوانده ام و از بسیاری از فایل های صوتی شما لذت برده ام. من اغلب به مردم می گویم که آیا شما KT را دوست دارید یا نه، پیامی که او به اشتراک می گذارد پیامی مثبت و واقعی است. آیا این چیزی نیست که جهان آرزو دارد؟
کوین، از شما برای همه کارهایی که انجام می دهید متشکرم. در گذشته از سازمانی آمده بودم که در آن گمراه شدم و برای مهارتهایم مورد استفاده قرار گرفتم، این فایل صوتی شما بود که به من آموخت که خودم و دیگران را ببخشم. این فایلهای صوتی شما بود که به من آموخت که برای پیشرفت به آن تجربه خاص در زندگیام نیاز دارم. در نهایت، همه ما مانند موجودات خدا هستیم و در یک تجربه انسانی سهیم هستیم. کارهای بزرگی که در سال های آینده به دست خواهید آورد، خیره کننده خواهند بود. اگر کاری هست که بتوانم به شما کمک کنم، لطفاً به من اطلاع دهید. شما عزیز، دلتنگ و برادر همه ما هستید.
دوست شما،
–RJ (ایالات متحده آمریکا)
کوین عزیز،
هنگامی که 18 ساله بودم، پس از یک رویداد بزرگ در خانه، من و دوستانم برای یک شرکت بازاریابی شبکه ای گرد هم آوردیم، با «آرزوی تو است فرمان توست» آشنا شدم… یادم می آید که اولین پایه اولیه را شنیدم «به چه کسی گوش می کنی؟ و در آن لحظه فهمیدم که چیز خاصی دارم. 7 سال بعد و من مشتاق و هیجان زده ام که فقط کمی بیشتر از اصول اولیه را یاد بگیرم! چون مشت، مشت است!
من این را صرفاً برای صحبت در مورد خودم نمی نویسم، بلکه شخصاً از کوین تشکر می کنم. از صمیم قلبم. از شما برای به اشتراک گذاشتن این دانش با کسانی که ارزش بسیار زیاد آن را می بینند، سپاسگزاریم.
پدر و مادر من فقط چک به حقوق می دانستند و من هرگز بیش از 2500 دلار در ماه ندیدم. در حال حاضر من آژانس رسانه ای خود را به نام Clientele Creators اداره می کنم که ماهیانه 15 هزار دلار به خانه می آورد. اکنون و فقط اکنون احساس می کنم که در حال تبدیل شدن به یک دانش آموز کامل از نظر شاخص آموزش پذیری 10/10 هستم. همه اینها را می گویم زیرا شما معلم شماره 1 من با زندگی البته بوده اید. انرژی در همه چیز و هر کس بزرگترین معلم است. نه تنها یک معلم، بلکه شما دوست من هستید.
آن شب های خشن تنها نشستن لبه کاناپه (تخت من در آن زمان) با آرزوی تو فرمان توست که با تلفن من پخش می شود، دوست من کوین ترودو، برای من ریشه کن می کند. حالا من برای تو کوین هستم! برای آزادی شما از زندان فیزیکی، برای اینکه قلب شما با تمام خواسته های شما برآورده شود. ممنون، من مشتاقانه منتظرم که در آینده نزدیک با شما سر یک میز باشم. من همچنان روی کتاب های شما پول می گذارم!
دوست شما،
–AR
سلام کوین.
من و شما تا به حال همدیگر را ملاقات نکردهایم و از نظر فیزیکی در حضور شما نبودهام، اما میخواهم به شما بگویم که شما یکی از عزیزان خانواده من هستید. احتمالاً در 7 سال گذشته روزی نبوده است که من و همسرم نام شما را ذکر نکرده باشیم یا به چیزی که شما گفته اید اشاره نکرده باشیم. یک روز دستت را می فشارم، تو را در آغوش می گیرم و بابت تمام کارهایی که برای من انجام دادی از تو تشکر می کنم.
تصور می کنم شما صدها یا هزاران نامه از افرادی دریافت کرده اید که می خواهند داستان خود را برای شما تعریف کنند. من می خواهم به خاطر سپاس خالص از شما، مال خودم را به شما بگویم. احساس میکنم میلیونها مایل از جایی که بودم دور شدهام، با این حال، این تازه شروع کار برای من است.
من و همسرم با آموزه های شما با خوشحالی در حال رشد 2 کسب و کار و 4 فرزند کوچک هستیم و به نقطه بی بازگشتی رسیده ایم. ما چاره ای نداریم جز اینکه باور کنیم که واقعیت خود را خلق می کنیم و باید همچنان مسئولیت خود را بر عهده بگیریم.
من حدود 5 سال به YWIYC گوش دادم در حالی که به عنوان راننده کامیون به صورت نیمه وقت کار می کردم. وقتی اولین پسرمان به دنیا آمد، تصمیم گرفتیم با او در خانه بمانم، بنابراین کارم را رها کردم و عهد کردم که هرگز پسر دیگری نداشته باشم. هدفم این بود که از زمانم استفاده کنم و بر بازگرداندن خلاقیت و تخیلم تمرکز کردم. احساس میکردم که سالها کار در دنیای «بزرگسالان» آن را کاهش داده است. در همان چند سال اول، من توانستم به عنوان یک مهندس حرفهای صدا کار آزاد را به نمایش بگذارم که آرزوی همیشگی من بود. این کار به من یاد داد که چگونه سیستم ایجاد کنم و نظم داشته باشم.
در طول این مدت، مادربزرگ همسرم پیشنهاد میکرد که یک خانه سالمندان باز کنیم، اما هیچ فکری به آن نمیکردیم تا اینکه یک روز در واقع این ایده را بررسی کردیم و متوجه شدیم که میتوانیم چیزی واقعاً خاص بسازیم که در هیچ جای دیگری ارائه نمیشود. بنابراین ما تصمیم به انجام آن گرفتیم و روند را شروع کردیم. ما به این نقطه رسیدیم که تنها کاری که باید انجام میدادیم این بود که منتظر باشیم تا دولت مجوز ما را تأیید کند.
در آن زمان با دوره استادی موفقیت آشنا شدم و به صورت مذهبی به آن گوش دادم و مطالعه کردم. وقتی همسرم سر کار بود، هر روز با بچه هایم با هدفون و دفترچه یادداشت در پارک می نشستم و آنها را رونویسی می کردم. من یک سال این کار را انجام دادم تا اینکه بالاخره لایسنس گرفتیم و از حالت دانشجویی خارج شدم و وارد بازی شدم.
همان شب اول افتتاحیه، به شما قسم می خورم که باید سکانس اصلی TFT را صد بار ضربه زده باشم تا اینکه از خستگی خوابم برد. فکر میکردم با آوردن اولین مقیممان داگ (که یک معتاد بیخانمان مبتلا به زوال عقل بود) و اتفاقاً بزرگتر و پستتر از من بود، امنیت خانوادهام و قداست خانهام را از بین بردم. ما 2 پسر کوچک و پسر سوممان (که فقط چند ماه داشت) در اتاق کناری خوابیده بودیم. تا حالا اینقدر ترسیده بودم! می خواستم ترک کنم من احساس می کردم یک احمق و شرمنده که این کار را با ما انجام داده ام. روز بعد بود که تصمیم گرفتم. تصمیم گرفتم هر کاری که لازم است انجام دهم تا این کسب و کار را توسعه دهم تا جایی که بتوانم کارمندانی را استخدام کنم و ما را بیرون ببرم. ما دیگر آن را به عنوان خانه خود نمی دیدیم، حتی با وجود اینکه در 9 سال گذشته در آنجا زندگی می کردیم و خانه همه فرزندانمان را در آنجا به دنیا آورد. یک هفته بعد، ما چهار نفر به گاراژ نقل مکان کردیم تا فضای خود را دوباره به دست آوریم و یک اتاق خواب آزاد کنیم تا ساکنان/درآمد بیشتری داشته باشیم. ما فقط چیزهایی را که نیاز داشتیم (برای زندگی و اداره تجارت) به گاراژ بردیم و بقیه را قربانی کردیم. همسرم از کار روزانه خود بازنشسته شد و من کار آزاد را کنار گذاشتم. دوران ترسناک و در عین حال هیجان انگیزی بود. وقتی ترسیدم سراغ فایل های صوتی رفتم و بیشتر مطالعه کردم. زمانی که نامشخص بودم یا احساس خوبی نداشتم نظافت می کردم و روزه می گرفتم. من توانایی تدریس خود را افزایش دادم و بر موانع و برنامه ها غلبه کردم. زمان تضاد و رشد شگفت انگیز بود. رابطه من با همسرم از قبل قوی بود (از «تجربههای» قبلی، اما این ما را به سطح دیگری رساند. ما برای قدرت و وضوح به یکدیگر وابسته بودیم. ما به طور مداوم شناخت جدیدی از مطالب داشتیم و تقریباً تمام روز در مورد آن صحبت می کردیم.
ما به نوبت از ساکنان مراقبت می کردیم و وظایف تجاری را انجام می دادیم. این یک مسئولیت 24 ساعته بود. ما در تضاد دائمی زندگی میکردیم که به ما اجازه میداد همیشه بر آنچه میخواهیم تمرکز کنیم. همسرم از هیچ جا متوجه شد که دوباره باردار شده است! با بزرگ شدن شکم، واقعیت این است که ما دیگر بیمه نداریم و خانه ای برای زایمان نداریم. او از زایمان در گاراژ امتناع کرد، بنابراین ما شروع به جستجوی خانه کردیم. یک ماه بعد همسر و بچههایم از خانه نقل مکان کردند، در حالی که من برای کار یا اداره کسبوکار عقب ماندم. تا حالا اینجوری از هم جدا نشده بودیم او 2 پسر جوان، یک نوزاد پسر باردار بود و حالا باید خودش از آنها مراقبت می کرد. او همچنین کسب و کار خود را به عنوان یک هیپنوتیزم درمانی داشت که باید در آن کار کند.
من تمام روز را با این هدف کار کردم که در حین ایجاد و بهبود سیستم ها، تمام جنبه های کسب و کارم را یاد بگیرم. من این کار را 24/7 ماه ها انجام دادم. شب ها کتاب های فهرست شما را مطالعه می کردم. یک شب در حالی که قانون موفقیت را می خواندم، ناگهان به من رسید که به من نشان داد که هدف اصلی فعلی من شماره گیری نشده است. بنابراین از رختخواب بیرون پریدم و شروع به انجام مقداری ریاضی کردم و برای اولین بار به هدف اصلی رسیدم که کاملاً شگفت انگیز و باورپذیر بود. رویای من این بود که در خانه زندگی کنم و تمام وقت در کنار خانواده ام باشم و مقدار دلاری که برای رسیدن به این هدف لازم است، هدف اصلی من بود. من آن را در یک فرمول ساده نوشتم که آنچه را که میخواستم، چرایی آن را میخواستم، چقدر برای به دست آوردن آن نیاز داشتم و یک برنامه اساسی در مورد کاری که قرار بود برای رسیدن به آن و همچنین قدم بعدیام انجام دهم، نشان میداد. سپس به همسرم زنگ زدم تا خبر خوش را به او بگویم.
روز بعد همه چیز تغییر کرد. او از یک همکار قدیمی تماس گرفت که موقعیت جدیدی در بیمارستانی در آن نزدیکی گرفت و 2 ساکن داشت که می خواست به ما مراجعه کند (در این مرحله داگ از آنجا رد شده بود بنابراین ما فقط یک ساکن (آن یک دختر گاوچران از انگلیس) داشتیم. جریان نقدی و اساساً اداره تجارت با پس انداز ما) بنابراین من اقدامات گسترده و فوری انجام دادم و آنها را ارزیابی کردم. معلوم شد که آنها دو «سختترین» بیماران بیمارستان بودند که هیچ خانه دیگری نمیخواست. ما در آن زمان این را نمیدانستیم، اما خبر از طریق بیمارستانهای اطراف پخش شد، بیمارستانهایی که داگ (نخستین ساکن ما) را پذیرفتند. می بینید که داگ یک بیمار “به سختی قرار گرفتن” بود که بیش از یک سال در بیمارستان بستری بود قبل از اینکه ما او را بپذیریم. هیچ خانه دیگری او را نمی برد. بیا تا بفهمی، همکار همسرم به همه می گفت ما با او معجزه کردیم. او بیش از 50 پوند وزن کم کرد.. نگرش او بهتر شد و از بودن با ما خوشحال بود. چیزی که قبلاً در مورد اینکه چگونه معتقدیم میتوانیم چیز خاصی ایجاد کنیم که در هیچ جای دیگری انجام نمیشود اشاره کردم، در واقع فقط ما با استفاده از چیزهایی است که در کتاب درمانهای طبیعی شما و YWIYC و غیره یاد گرفتهایم.
بنابراین من و همسرم در مورد اینکه آیا این دو بیمار را میگیریم یا نه، بحثهای جدی داشتیم. بعد از اینکه فهمیدیم این بیمارستان برای ما احترام زیادی قائل است، ناگهان احساس قدرت کردیم و آسمان اعتماد به نفسمان بالا رفت، بنابراین تصمیم گرفتیم که در انجام کارهای غیرممکن تخصص داشته باشیم و بیماران را پذیرفتیم.
با استفاده از وضعیت “سخت قرار دادن” آنها به عنوان اهرم، ما قادر به مذاکره با نرخ های باورنکردنی بودیم. یک هفته بعد بیمارستان یک ساکن دیگر را به ما معرفی کرد. ما پذیرفتیم و حدس زدیم که … هدف اصلی من برآورده شد. من به خانه نقل مکان کردم و دوباره با همسرم، 3 پسر و دختر بچه جدیدمان وصل شدم.
امروز تقریباً دو سال از افتتاحیه می گذرد، ما کاملاً به بیرون منتقل شده ایم و آن مکان به طور کامل پرسنل و اشغال شده است. ما حتی گاراژ (که در آن زندگی می کنیم) را به اتاق خواب دیگری تبدیل کرده ایم تا درآمد بیشتری داشته باشیم. همه چیز در حال حاضر بسیار ساده تر است اما بدون چالش نیست. ما به آن شب اول نگاه می کنیم و می خندیم اما هرگز فراموش نمی کنیم! ما همچنین در حال کار بر روی افتتاح دومین مرکز خود و انجام مجدد آن هستیم. دیوانه هه!
حضور همسرم در تیمم، و آن فایل های صوتی چیزی است که به من کمک کرد تا از تمام قطع ها و بمب های هسته ای عبور کنم. ما در دو سال گذشته بیشتر از همه سال های قبل غلبه کردیم. و اکنون می دانم که مهم نیست چه “غول” جدیدی در سرم ظاهر می شود، هیچ چیز نمی تواند این واقعیت را که من با جالوت روبرو شدم و پیروز شدم، از بین ببرد. من قدرت و شهامتی دارم که هرگز نشناختم و وقتی دیگران آن را ندارند به وضوح می توانم ببینم/احساس کنم. این توانایی در برخورد با مردم به من کمک می کند.
اندازه رویاها و باور من که می توانم آن را انجام دهم هر روز به طور تصاعدی در حال افزایش است و من به خاطر آن از شما بسیار سپاسگزارم. من همیشه می دانستم که قادر به بزرگی هستم، حتی اگر مانند یک بازنده رفتار کنم. همسرم باید برنده ای را دیده باشد که من روزی خواهم بود. من در واقع او را پس از به کار بردن یکی از تکنیک های ذکر شده در فیلم “راز” ملاقات کردم، اما آن داستان را برای زمان دیگری ذخیره می کنم.
میتوانستم 50 صفحه دیگر بنویسم، اما میخواهم با تشکر، ممنون، متشکرم پایان دهم! بابت Mega Memory متشکرم. با تشکر از YWIYC. با تشکر از شما برای دوره استادی موفقیت. با تشکر از دوره تسلط شخصی. از شما برای افشای اسرار اطلاعات تجاری متشکرم. از GIN متشکرم. ممنون از برنامه رادیویی شما از شما برای درمانهای طبیعی که نمیخواهند درباره آن بدانید (اولین کتابی که در بزرگسالی خواندم و تمام کردم) سپاسگزارم برای همه چیزهای بزرگی که هنوز دریافت نکردهام و در نتیجه کار شما به آن تبدیل شدهام.
متشکرم، متشکرم، متشکرم!
–CF (USA)
آقای ترودو،
من در کلاس شما شرکت کردم که به اندازه کافی لطف کردید. بنابراین بعد از رسیدن به جایی که میخواستم برسم، میخواستم بازخوردی به شما بدهم. اگر به خاطر داشته باشید، من بعد از امتحان برخی از تکنیک های شما به شما اشاره کردم، من توافقی علیه دولت داشتم. من آگاهانه از طریق مراحلی که شما ارائه کردید به کارم ادامه دادم و آن لباس را بردیم که یک نعمت بود. این وسیله ای بود برای رسیدن به هدفی که من مجبور به کشف آن نبودم، فراهم شد.
همچنین هر زمان که تجسمها را انجام میدادم، همیشه یک جیپ رانگلر را به تصویر میکشیدم. عکس همیشه از نقطه نظر من در صندلی راننده بود. تقریباً بلافاصله پس از بازگشت به خانه پدرم، برادرم با جیپ رانگلری که خریده بود از راه رسید و البته من مجبور شدم این آرزو را برآورده کنم و آن را رانندگی کنم.
بنابراین فکر میکنم فقط میخواستم به شما اطلاع دهم که واقعا متاسفم که آنچه را که دارید پشت سر گذاشتهاید، پس از انجام برخی تحقیقات، معتقدم که در حق شما ظلم شده است، اگرچه به گفتههای رالف والدو امرسون، همیشه وجود دارد شخص ثالث در هر معامله، و هرگز نمی توان واقعاً از آنچه در راه است کوتاه آمد. همانطور که قبلاً بیان کردید همه چیز به نفع افراد پیش خواهد رفت، فقط کمی زمان می برد تا ببینید چگونه.
درس های شما به من کمک کرد تا برخی عادات ذهنی ناخودآگاه را تقویت کنم که به من کمک می کند تا فردی باشم که می خواهم و دوست دارم. اکنون، من در شغلی هستم که در واقع دوست دارم صبح از خواب بیدار شوم و به سمت آن بروم، سالم و متواضع هستم، کارهایی را انجام میدهم که سایر بچهها برای انجام آن خیلی خوب هستند، و این من را به جاهایی میبرد. در کمتر از سه ماه، بیش از آن چیزی که در یک دهه سرگردانی بی فکر قبلی داشتم، به دست آوردم. خواستم تشکر کنم. شما تفاوت ایجاد کرده اید. لطفا در تماس باشید و با خیال راحت بنویسید. من مطمئنا از مکاتبه لذت خواهم برد.
~ اف